به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از الف؛ قرار بود کتاب زندگینامه هری، شاهزاده جنجالی بریتانیایی با عنوان "جنس زاپاس/Spare "در هفته آینده منتشر شود. با این حال، این کتاب به صورت تصادفی و زودتر از موعد، در اسپانیا منتشر شد و نسخههایی از آن نیز به دست خبرگزاری های معتبر جهان به ویژه رسانه های انگلیسی رسیده است. اگرچه کتاب Spare هنوز به نحو گسترده ای به فروش گذاشته نشده با این حال، آنچه تاکنون از بخش هایی از این کتاب از سوی خبرگزاری ها و چهره های سرشناس بازنشر داده شده، حقیقتا شوکه کننده است.
شاید در همان ابتدای کار، عنوان کتاب یعنی "جنس زاپاس/Spare " توجه همگان را به خود جلب کند. این عنوان کنایه ای زده به موقعیتی که هری در قیاس با برادر بزرگترش ویلیام، ولیعهد کنونی بریتانیا برای خود قائل بوده است. بر اساس آنچه در کتاب زندگینامه هری گفته شده، وی به صراحت برادرش را "دشمن اصلی" خطاب می کند. او تاکید می کند که از کودکی نوعی رقابت پنهانی میان وی و برادر بزرگترش وجود داشته است.
در ادامه، هری اعترافاتی عجیب و حتی بعضا وحشتناکی را مطرح می سازد. مثلا می گوید که در جریان حضورش در جنگ افغانستان به عنوان خلبان هلی کوپتر آپاچی، 25 افغانستانی را کشته است. وی تاکید می کند که از این کار نه شرم دارد و نه به آن افتخار می کند. او افرادی که کشته را مهره های شطرنجی دیده که بایستی در صحنه جنگ حذف می شدند.
وی به طور خاص انتقادات مستقیمی را نسبت به خاندان سلطنتی انگلستان و به ویژه برادرش و همسر او یعنی "کیت میدلتون" مطرح می کند و می گوید آن ها به دلیل دورگه بودنِ همسرش(مگان مارکل)، او را آماج حملات لفظی نژادپرستانه خود قرار داده اند تا بدانجا که حتی قبل از برگزاری مراسم عروسیشان، کیت میدلتون همسر ولیعهد کنونی بریتانیا، اشکِ هری و مگان مارکل را با رفتارهای خود درآورده است.
هری حتی بر این نکته تاکید می کند که برادرش ویلیام در مخالفت با اقدام او جهت ازدواج با یک دورگه آمریکایی، با او جر و بحث کرده و یقه اش را گرفته و به زمین کوبیده است. در واقع از نکاه ویلیام، این اقدام هری با سنتهای پادشاهی بریتانیا هیچ همخوانی نداشته است. در کنار این ها، هری اتفاقاتی تکان دهنده را از دوران نوجوانی و جوانی خود نیز مطرح می سازد. به عنوان مثال وی می گوید در نوجوانی مجبور بوده در استرالیا در یک مزرعه به اخته کردن گاوها بپردازد. کاری که موجب شده تا او مشکل معده پیدا کند.
در بخشی دیکر وی می گوید که در ابتدای جوانی خود توسط یک مدل و چهره مشهور، هدف تعرض جنسی قرار گرفته و همین مساله موجب شده تا دچار افسردگی شود و رو به مصرف شدید مواد مخدر بیاورد. شوکه کننده تر از همه اینکه او اعتراف می کند که داخل کاخ های سلطنتی انگلستان نیز با خود مواد مخدرِ مورد نیازش را حمل می کرده است.
البته که این ها تنها بخش هایی از آنچه هستند که تاکنون با استخراج از کتاب Spare، رسانه ای شده اند و انتظار می رود که کتاب مذکور، بیش از این ها جنجالی باشد. هری در کتاب مذکور جدای از اینکه وقوع برخی مسائل اخلاقی را در گذشته خود به صراحت مورد اشاره قرار می دهد، تاکید می کند که او و برادرش بارها و بارها از پدرشان چارلز سوم که اکنون پادشاه بریتانیا است درخواست کرده اند تا با همسر کنونی اش "کامیلا" ازدواج نکند.
با این حال، پدر آن ها به حرفشان گوش نداده و کار خود را انجام داده است. این دو برادر به هیچ عنوان حس خوبی به همسر پدرشان نداشته اند و او را فردی منفی و فرصت طلب قلمداد کرده اند. با این همه، آنچه از کلیت آنچه تاکنون از کتاب زندگینامه هری به بیرون درز کرده گویای چند واقعیت عینی است: اولا، وضعیت نژادپرستی و افکار متحجرانه در درون خاندان سلطنتیِ به ظاهر مدرن بریتانیا، به شدت وخیم است.
در واقع، آن ها همچنان ایده هایی نظری اعتقاد به خونِ سلطنتی که در رگ های اشراف و خاندان سلطنتی جریان دارد را در ذهن دارند و انسان ها را بر اساس نژادشان طبقه بندی می کنند. دوما، وضعیت روابط افراد در درون خاندان سلطنتی به هیچ عنوان حالتی عادی ندارد و انگار افراد از همان سال های ابتدایی زندگیشان با نوعی حس نفرت و رقابت نسبت به یکدیگر بزرگ می شوند و رشد می کنند. سوم اینکه زندگی در خانواده سلطنتی انگلستان و اینکه همچون هری عضوی از این خاندان باشی، لزوما به معنای داشتن تجربه ای شیرین از زندگی نیست. خاطرات وحشتناک هری از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش و تجربیاتی که در این دوران از سر گذرانده، همه و همه گواهی بر این مدعا هستند.
چهارم اینکه خاندان سلطنتی انگلستان مجبورند که جلوی چشم افکار عمومی تصویری زیبا و آبرومند را از خود به نمایش بگذارند و به نوعی برای خود آبرو بخرند با این حال، واقعیت های آن ها به مراتب سیاه تر از آن چیزی است که از خود به نمایش می گذارند. خاندان سلطنتی بریتانیا به ویژه پس از اوج گیری رسانه ها در جهان امروز، همواره سعی داشته اند با اقدامات زیبا و به ظاهر خیریه، اعتبار و ارزش خود را نزد افکار عمومی(نه فقط در بریتانیا بلکه در جهان) تقویت کنند. با این حال، واقعیت های مرتبط با این خاندان ماهیت کاملا متفاوتی دارند.
در نهایت باید گفت که فضای درونی خاندان سلطنتی بریتانیا به قدری ناسالم و سیاه است که فردی نظیر هری حاضر شده عطای سلطنت را به لقای آن ببخشد و زندگی عادی و مطلوبِ مد نظر خود را در پیش گیرد تا شاید از این طریق، طعم خوشبختی در زندگی را بچشد. با این همه، تردیدی نیست که spare به ویژه در روزها و ماههای آتی با انتشار گسترده تر نسخه های این کتاب، توجهات بیشتری را نیز در عرصه بین المللی به خود جلب می کند و می تواند ابعاد رسوایی ها علیه خاندان سلطنتی بریتانیا را هم گسترده تر و عمیق تر کند. موضوعی که نویدبخش ظهور یک بحران قابل توجه برای دستگاه سلطنت بریتانیا است.